سحر ملکی ::
سه شنبه 88/10/8 ساعت 9:11 صبح
سکوت
یک سال نقش فاصله هامون سکوت بود
شاید برای حرف زدن از عشق زود بود
ای کاش قفل سخت سکوت تو می شکست
یا در نگاه سرد تو خورشید می نشست
من موج خسته بودم و تو ساحلم شدی
با یک نگاه ساکن شهر دلم شدی
اکنون ولی به ساحل باور رسیده ام
دیگر گذشت فصل و به آخر رسیده ام
نوشته های دیگران()