سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و ابن جریر طبرى در تاریخ خود از عبد الرحمن پسر ابى لیلى فقیه روایت کرده است ، و عبد الرحمن از آنان بود که با پسر اشعث براى جنگ با حجاج برون شد . عبد الرحمن در جمله سخنان خود در برانگیختن مردم به جهاد گفت : روزى که با مردم شام دیدار کردیم ، شنیدم على ( ع ) مى‏فرمود : ] اى مؤمنان آن که بیند ستمى مى‏رانند یا مردم را به منکرى مى‏خوانند و او به دل خود آن را نپسندد ، سالم مانده و گناه نورزیده ، و آن که آن را به زبان انکار کرد ، مزد یافت و از آن که به دل انکار کرد برتر است ، و آن که با شمشیر به انکار برخاست تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد ، او کسى است که راه رستگارى را یافت و بر آن ایستاد ، و نور یقین در دلش تافت . [نهج البلاغه]
najla
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
بیو گرافی بتی

سحر ملکی :: دوشنبه 88/10/14 ساعت 10:21 صبح

بتی

 بتی در شهریورماه سال 1331 در تهران  متولد شد در شش سالگی بخاطر

کار پدرش به زنجان رفت و از اول دبستان به مدت 9 سال در شهر

 زنجان بود.اما بعد لز لین مدت بتی دوباره به همراه خانواده اش به

 

  تهران برگشتند. ودرسن 17 سالگی از دبیرستان عطار فارق

  التحصیل شد و چنده ماه بعد در سازمان جغرافیایی ارتش(در خیابان

  معلم) به عنوان نقشه کش استخدام شد و بعد از  دوره آموزشی به

  اصرار یکی از همکارانش به دفتر هنری  ضیا آتابای(خواننده)معرفی

                 

  شد وهمانجا به اوپیشنهاد خواندن ترانه عزیزم شد(که  اصل اهنگ  

  ترکی است وآن را نکار بوک خوانده بود) وبدین ترتیب بتی در سن 18

  سالگی با دو ترانه عشق افسرده وعزیزم(که عکس صحفه گرامافونش را

  درقسمت گالری سایت میتوانید ببینید)با اشعار سعید دبیری وارد علم

  هنر شد .صحفه  اول بتی بطور بی سابقهای رکورد فروش را شکست بطور

  که در دو روز اول 60000 صحفه فروش کرد و  تا مدتها جز صحفه های

 پرفروش روز بود.

 این همکاری با سعید دبیری موجب آشنایی بتی با آقای دبیری شد و

 خیلی زود این آشنایی به ازدوادج انجامید و حاصل این ازدواج

 فرزندی بنام هایدن است که اکنون 29 سال دارد که در ایران زندگی

 میکند.بتی بعد از ازدواج با سعید دبیری و متولد شدن هایدن

 خوانندگی به مدت دو سال  کنار میگذارد وبعد از این مدت  دوباره

                   

 وارد عالم هنر می شود که البوم غریبانه از کارهای آخر اودر سال

 1356 قبل از جدا شدن از سعید دبیری است.بتی در سال 1357 هم با

 توجه به اوضاع آن زمان چندین ترانه را بصورت آزمایشی در استودیو

 اجرا کرد که بعلت وقوع انقلاب  دیگر فرصت نشد انها را اجرا کندو

 بتی تا سال 1357 حدودا 45 ترانه اجرا کرد که بسیاری از آنها

 درآلبوم غریبانه یا بروی صحفه گرامافون / یا  در فیلم ها و رادیو

 پخش شد بتی در طی این دوره با شاعران وآهنگسازان خبره و بنامی

 همچون: جهانبخش پازوکی- حسن شماعی زاده- اردلان سرافراز- وارژان-

 منوچهر چشم آذر - احمد شاملو-سعید دبیری و...همکاری داشته است .

 زندگی او پس از انقلاب دچار دگرگونی های زیادی شد و بخاطر سفری

  که بههمراه پسرش هایدن به اسرائیل داشت و برگشت دوباره او به

                 

  ایران در  سالهای اقامتش در ایران آزارهای فروانی از طرف حکومت

   جمهوری اسلامی دید(.شکنجه های روحی  / زندان انفرادی/ بازرسی های

    مداوم و.......) تا اینکه حدود یکسال پیش ایران را به مقصد

    کانادا ترک کرد و هم اکنون در تورنتو زندگی میکندو قصد دارد 

     فعالیت های هنری خود را پس از 28 سال سکوت دوباره از سر بگیردو

                


     او عقیده داردتا شقایق هست زندگی باید کرد.وبتی عزیز باآن  صدای زیبا وخاطره انگیزه اش  آثار جاودان دیگری را برای ما خلق

       کند.

 


نوشته های دیگران()

بیو گرافی پوران

سحر ملکی :: دوشنبه 88/10/14 ساعت 9:26 صبح

بیوگرافی پوران

 

فرح دخت عباس طالقانی (پوران) خواهرزاده روح بخش خواننده سر شناس اواخر دهه ???? و اوایل ???? است و به واسطه او جذب خوانندگی شد.
او ابتدا با نام بانوی ناشناس و سپس با شهرت همسر اولش (عباس شاپوری) با نام بانو شاپوری و سرانجام با عنوان پوران به کارش ادامه داد .
او موسیقی را از شاگردی استاد شاپوری شروع کرد.

او فعالیت در سینما از ???? آغاز کرد، برخی از فیلمهایی که او در آن ها نقش آفرینی کرده عبارتند از :
ستارگان می درخشند
عمو نوروز
طلای سفید پوران
گرگهای گرسنه
لاله آتشین
آقای قرن بیستم
اشکها ولبخندها
دنیای پول
حاتم طائی
گدایان تهران
توفان بر فراز پاترا

همسر دوم پوران آقای روشن زاده بود که ایشان و آقای بهمنش از بهترین مفسران ورزشی ایران بودند، پوران از ایشان دارای 2 فرزن به نامهای امید و آرزو شد.

پوران در سال 1369 زمانی که برای دیدن نوه اش به ایران آمده بود به علت ابتلا به بیماری سرطان در گذشت و در امام زاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.


نوشته های دیگران()

شایعه وغیبت برای سلامت زنان خوب است

سحر ملکی :: سه شنبه 88/10/8 ساعت 11:31 صبح

شایعه و غیبت برای سلامت زنان خوب است

 تحقیقات جدید دانشمندان نشان می دهد شایعه پراکنی و غیبت کردن برای سلامت زنان خوب است.

دانشمندان با انجام مطالعاتی متوجه شدند زمانی که زنان با دوستان مونث خود به طور مرتب صحبت می کنند شادتر و سالم ترند که دلیل اصلی آن افزایش سطح هورمون پروژسترون در بدن آن هاست که می تواند میزان استرس و ناامیدی را کاهش دهد.

دانشمندان دانشگاه میشیگان که این تحقیقات را انجام دادند اعلام کردند پروژسترون نقش بسیار مهمی در ارتباطات زنان با یکدیگر بازی می کنند و زنان را ترغیب می کند که به دیگر افرادی که دچار مشکل شده اند کمک کند ، حتی اگر این اقدام مساوی با به خطر انداختن جان خودشان باشد.

پروفسور استفانی برون که این تحقیقات را انجام داده است  در این باره گفت :بسیاری از هورمون هایی که در کمک کردن و مصاحبت کردن با دیگران نقش دارند می تواند میزان استرس و ناامیدی را نیز کاهش دهند.

پروژسترون هورمونی است که در تخمدان زنان تولید شده و علاوه بر دیگر مزایایی که بر شمردیم ، زنان را برای بارداری آماده می کند ، با بروز عفونت در بدن می جنگد و از تولید زیاد استروژن که می تواند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهد جلوگیری می کند.

دانشمندان در تحقیقات قبلی خود هم به این نتیجه رسیده بودند که افزایش سطح هورمون پروژسترون میزان تمایل زنان را برای ارتباط با یکدیگر افزایش می دهد ، اما آخرین تحقیقات که در نشریات مرتبط با هورمون ها و رفتار به چاپ رسیده است برای اولین بار نشان می دهد شایعه پراکنی در مورد دیگران و غیبت و بدگویی کردن می تواند فرایند تولید این هورمون را در بدن زنان شبیه سازی کند.

برای بررسی این موضوع دانشمندان 160 دانش آموز زن را مورد مطالعه قرار دادند و با استفاده از نمونه بزاقشان ، میزان هورمون پروژسترون را اندازه گیری کردند.

سپس این دانش آموزان در گروه های دو نفره تقسیم بندی شدند و از نیمی از آن ها خواسته شد از یکدیگر سوالاتی بپرسند تا ارتباط بین آن ها را به یکدیگر نزدیک تر کند.از نیم دیگر نیز خواسته شد تا یک مطالعه تحقیقاتی را با یکدیگر بخوانند و سعی کنند تا ایرادهای آن را اصلاح کنند.

بعد از انجام این تحقیقات دانشمندان دوباره میزان هورمون پروژسترون را در زنان اندازه گیری کردند و و متوجه شدند میزان این هورمون در دانش آموزانی که با یکدیگر صحبت کرده اند بیش تر افزایش پیدا می کند.این در حالیست که در گروه های دیگر که اقدام به خواندن یک مطلب علمی با یکدیگر کرده بودند میزان این هورمون در حقیقت کاهش پیدا کرده بود.

پروفسور برون اضافه کرد :فهمیدن رابطه بین رفتارهای اجتماعی و اثرات بیولوژیکی آن ها بسیار مهم است.این ارتباط به ما می فهماند افرادی که در یک رابطه نزدیک با دیگران به سر می برند شادتر و سالم تر از افراید هستند که معمولا به صورت منزوی و دور از دیگران زندگی می کنند.

 


نوشته های دیگران()

سکوت می کنم

سحر ملکی :: سه شنبه 88/10/8 ساعت 9:11 صبح

سکوت

یک سال نقش فاصله هامون سکوت بود

 شاید برای حرف زدن از عشق زود بود

ای کاش قفل سخت سکوت تو می شکست

یا در نگاه سرد تو خورشید می نشست

من موج خسته بودم و تو ساحلم شدی

با یک نگاه ساکن شهر دلم شدی

اکنون ولی به ساحل باور رسیده ام

دیگر گذشت فصل و به آخر رسیده ام


نوشته های دیگران()

تفاوت عروسی رفتن پسر ها و دختر ها (طنز)

سحر ملکی :: دوشنبه 88/10/7 ساعت 1:25 عصر

تفاوت عروسی رفتن پسر ها ودختر ها(طنز)شوخی

 

عروسی رفتن دخترها:
دو، سه هفته قبل از عروسی، دغدغه ی خاطرش اینه که : من چی بپوشم؟! توی این مدت هر روز یا دو روز یه بار " پرو" لباس داره... اون دامن رو با این تاپ ست می کنه، یا اون شلوار رو با اون شال!! ممکنه به نتایجی برسه یا نرسه! آخر سر هم می ره لباس می خره!! بعد از اینکه لباس مورد نظر رو انتخاب کرد...حالا متناسب رنگ لباس، رنگ آرایش صورتش و تعیین می کنه...اگر هم توی این مدت قبل از مهمونی، چیزی از لوازم آرایش مثل لاک و سایه و...که رنگهاشو نداره رو تهیه می کنه...
حتی مدل مویی که اون روز می خواد داشته باشه رو تعیین می کنه...مثلا ممکنه " شینیون" کنه یا مدل دار سشوار بکشه...! البته سعی می کنه با رژیم غذایی سفت و سخت تناسب اندامشم حفظ بکنه... یه رژیمی هم برای پوست صورت و بدنش می گیره..! مثل پرهیز از خوردن غذاهای گرم! ماسک های زیادی هم می زاره، از شیر و تخم مرغ و هویج و خیار و توت فرنگی و گوجه فرنگی(اینا دستور غذا نیستا!!) گرفته تا لیمو ترش ( این لیمو ترش واقعا معجزه می کنه، به یه بار امتحانش می ارزه!) خوب، روز موعود فرا می رسه! ساعت 8 صبح از خواب بیدار می شه( انگار که یه قرار مهم داره) بعد از خوردن صبحانه، می پره تو حموم،...بالاخره ساعت 10 تا 10:30 می یاد بیرون...( البته ممکنه یه بار هم تو حموم ماسک بزاره...که تا ساعت 11 در حمام تشریف داره!) بعد از ناهار...! لباس می پوشه می ره آرایشگاه، چون چند روز قبلش زنگ زده و وقت آرایشگاه گرفته برای ساعت 1:30 بعد از ظهر... توی آرایشگاه کلی نظر خواهی می کنه از اینو اون که چه مدل مویی براش بهترتره، هر چی هم ژورنال آرایشگر بنده خدا داره رو می گرده ....آخر سر هم خود آرایشگر به داد طرف می رسه و یه مدل بهش پیشنهاد می کنه و اونم قبول می کنه!! ساعت 3 می رسه خونه... بعد شروع میکنه به آرایش کردن...!
بعد از پوشیدن لباس که خیلی محتاطانه صورت می گیره ( که مدل موهاش خراب نشه) یه عکس یادگاری از چهره ی زیباش می گیره که بعدا به نامزد آینده اش نشون بده!!
ساعت 8 عروسی شروع می شه...یه جوری راه می افته که نیم ساعت زودتر اونجا باشه!!
عروسی رفتن پسرها:
اگر دو، سه هفته قبل بهشون بگی یا دو، سه ساعت قبل هیچ فرقی نمیکنه!!
روز عروسی، ساعت 12 ظهر از خواب بیدار می شه... خیلی خونسرد و ریلکس! صبحانه خورده و تمام برنامه های تلویزیون رو می بینه!
ساعت 6 بعد از ظهر، اون هم حتما با تغییر جو خونه که همه دارن حاضر می شن یادش می افته که بعله...عروسی دعوتیم..!
بعد از خبر دار شدن انگار که برق گرفته باشنش...! می پره تو حموم...
توی حموم از هولش، صورتشم با تیغ می بره...!!( بستگی به عمق بریدن داره، ممکنه مجبور بشه با همون چسب زخم بره عروسی!)
ریش هاش زده نزده( نصف بیشترو تو صورتش جا می زاره!!)از حموم می یاد بیرون...
ساعت 6:30 بعد از ظهره...هنوز تصمیم نگرفته چه تیپی بزنه، رسمی باشهیا اسپرت...!
تازه یادش می افته که پیرهنشو که الان خیلی به اون شلوارش می یاد اتو نکرده! شلوارشم که نگاه می کنه می بینه چند روز پیش درزش پاره شده بوده و یادش رفته بوده که بگه بدوزن..!!
کلی فحش و بد و بیراه به همه می ده که چرا بهش اهمیت نمی دن و پیرهنشو تو کمد لباساش بوده رو پیدا نکردن و اتو نکردن و شلوارشو چرا از علم غیبشون استفاده نکرد که بدونن که نیاز به دوختن داره...!
خلاصه...بالاخره یه لباس مناسب با کلی هول هول کردن پیدا می کنند و می پوشه(البته اگر نیاز بود که حتما به کمد لباس پدر و برادر هم دستبرد می زنه!!) ساعت 8 شب عروسی شروع می شه، ساعت 9:30 شب به شام عروسی می رسه..! البته اگر از عجله ی زیادش، توی راه تصادف نکرده باشه دیر تر از این به عروسی نمی رسه!!


نوشته های دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دل مجنون شکست از من
یادت بخیر
آخر ای دوست کجایی
قشنگترین کلمه
قلب شکسته
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
najla
سحر ملکی
Link to Us!

najla

Hit
مجوع بازدیدها: 75675 بازدید

امروز: 27 بازدید

دیروز: 7 بازدید

Notes subjects


نظر هم بدین بد نیس .

Archive


مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388

links
نور
موهیول
دوباره سبز می شویم...
آسمان آبی قلب من
انا مجنون الحسین
همه چی از همه جا
مسافری تاناکجا.مجله اینترنتی طنرناکجا آباد -نثرهای ادبی سیاوش
§®¤~ستاره های سربی§®¤~
می توانی..اگر بخواهی
وبلاگی برای عاشق ها

LOGO LISTS























Submit mail